نمی تونم درس بخونم!

بنام خدا

خیلی چیزا تو ذهنمه که می خواستم بنویسم ٬ یکی اینکه حس خوبی ازین دنیا ندارم

حس می کنم زندگی هیچ ارزشی نداره.. جای منم ته تهه جهنمه !!!   

حالم از دنیا بهم میخورهههههههههههههههه...

 آرامش مو خوااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام  

حس می کنم رام و اشتباهی دارم میرم یا شایدم سر جام وایستادم همه دارن ازم سبقت میگیرن و من تکون نمی خورم ...

 نکنه عین دوستم گم شدم آخه اون همش میگه گم شدم ... 

 

بعد یه کمکم می خوام !

من اصلا نمی تونم درس بخونم نمیدونم چرا ؟

کلاسامم هنوز نرفتم .. دوست دارم ترک تحصیل کنم ...الان ترم چهارم ...!

یعنی تا کتاب و برمیدارم وسطش خواب می مونم یعنی این کتابا عین دارو خواب آره ...!!!!!!!!

چیکار کنم ٬ تو رو خدا بگید ؟؟؟

قبل دانشگاه انقدر درس خوندم که بیام دانشگاه حالا که اومدم اصلا دوسش ندارم فقط دردسره ٬ فقط الکی الکی دانشجو میگرن بعد دانشگاه ظرفیت داره ٬ کلاسا رو تو مدارس یا دانشکده ها برگزار می کنن !!!

یکی نیست بگه آخه کجای دنیا این کارا رو می کنن ؟؟؟ که این مدیران نابغه ی دانشگاه ما می کنن؟؟؟!

دوست دارم این فرخی رییس دانشگاه و با دستام خفه کنم شدید ........ این ترمم باید عملی می گرفتم خیلی از دوستام عقب نیستم ولی اگه نمیگرفتم عقب می افتادم ...

از صبح زود باید برم تا شب ٬ کلی کلاس پشت سر هم ٬ شرمنده ولی یه استادایی ام داریم نفهم ... دوست نداشتم بگم ولی اعصابم خورده گفتم ... خودشون هر وقت دلشون کشید میان میرن اون وقت به ما میگن اگه کلاسا رو نیاین میندازمتون !!!!

ترم قبل یه درس و افتادم ٬ داداشم کلی سر و صدا کرد ! یکی نیست بگه به تو چه ؟ مگه من بابا ندارم ؟ خودت که نیستی بفهمی ...

تو رو خدا بگید شما چه جوری درس می خونید ؟؟؟ من خیلی بخونم دقیقه ی 90 اونم در حد نمره ی ناپلئونی ...!!!

 چییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییکاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااار کنم ؟؟؟ تو رو خدا یکی بگه ... من گناه دارم ..........

بعد ریاضت درسی یعنی چی ؟؟؟ 

کی بلدههههههههه؟؟؟؟ 

هر کی بلده به منم یاد بدهههههههههه؟؟؟