چه در دل من ...

نمی دونم از کدوم ستاره می بینی منو .... الهم عجل لولیک الفرج .....

چه در دل من ...

نمی دونم از کدوم ستاره می بینی منو .... الهم عجل لولیک الفرج .....

....

یا لطیف ...

**************

وقتی که تهمت می گذارند در جیب هایت !

یک آسمان ، قطران نفرت می بارد از چشم هایت !!

**************

چه راحت می زنید تهمت ! گناه است

دلم از رنج تهمت ها، سیاهست

یکی می گفت با من ای (شب افروز)

دو دنیایت تباه اندر تباه است

از او پرسیدم آخر مشکلت چیست؟؟؟

به جز این دل که چون یوسف به چاه است

نکردم من مگر کار دلم را

که بر آن هم خداوندم گواه است

نه شرک دارم نه مغرورم نه فاسق

که این سه بر بزرگان سد راه است

نمی ترسم دگر از حرف مردم

خداونم پناه بی پناه است

اگر هم خاطری رنجیده از من

دل بی چاره ی من عذر خواه است ... 

**************

تکیه بر دیوار کردم خاک بر پشتم نشست

دوستی با هر که کردم عاقبت قلبم شکست .... 

**************

می خوام یه پاک کن دستم بگیرم و همه ی روزای گذشته و خاطرات تلخشو پاک کنم هم از ذهنم هم از زندگیم!

گر چه دنیا کارش برای به خاک افتادن آدماش هیچوقت تموم نمیشه

اما من می خوام وایستم !!
جلوی همه ی ناملایمتاش

جلوی همه ی بدبیاریاش

همه ی اتفاقای تلخش

دنیا گرچه میزبان خوبی برام نبوده و نیس

ولی ...

ولی همه ی تلاشم رو واسه پا برجا بودنم می کنم

بشنو دنیااااااااااا

من ...

من خم میشم ، ولی نمیشکنم ....!! 

**************

دوست داشتن دلیل می خواهد

دروغ است که بی دلیل هم می شود عاشق شد

دگر دلیلی برایم نگذاشته ایی

هر چه بود را ... با خودت برده ایی ...  

((حالم از برخوردها ی سردت و کوچیک شدنم بهم می خوره ، غرورم حدی داره !! آدمم انقدر مغرورررر؟؟؟؟!! دیگه حوصلتو ندارم!!!)) 

**************

چشم هایت را ببند ...

فقط برای چند لحظه

خودت را جای من بگذار

....

نترس عزیزم، " تو" هیچوقت "من" نمیشوی ...

نظرات 2 + ارسال نظر
سمیه چهارشنبه 28 تیر 1391 ساعت 03:23 ب.ظ

سلام آبجی خوبی ؟؟؟؟ چی شد رفتی امروزم ؟ تنها یا نه ؟؟؟
من از دست تو چیکار کنم همه ی حرفای دیشبت تو گوشمه بخدا یخ کردم زهرا ، همش تو فکرم که چرا
آخه چرا آبجی
دلم گرفته بود بیشتر داغونم کردی
الان ادارم ، شب یا میام پیشت نشد میام یاهو ، امشبم بیا یاهو آبجی ، باشه ؟؟؟
کلی حرف برات دارم که باید بگم شاید دیروقت بیاام ولی حتما میام توام بیا حتما ...

دیگه دارم می میرم سمیه ، یه مرگ تدریجی و بی سر و صدا

بنده پشیمان چهارشنبه 28 تیر 1391 ساعت 04:39 ب.ظ http://tamedonya.blogfa.com/

سلام

امیدوارم مسائل حل بشه.

به روز هستم و منتظر نظرتون

سلام ممنون...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد