-
لپ تاپش هزار تیکه شد !!!
سهشنبه 9 اسفند 1390 14:09
بسم الله الرحمن الرحیم دیدین گاهی واقعیت واسه آدم عین رویا میشه ... شاید بگین مگه چنین چیزیم میشه ...؟؟؟ خب واسه من شده ... واقعیت زندگیم شده شبیه یه رویا ... الان که یادش میفتم فکر می کنم همه خواب بوده ... تموم صحنه های اونروزا جلوی چشممه ...من ... داداش میلاد ... داداش محمد ... مامان ... بابا .... انگار تموم اونروزا...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 23 بهمن 1390 08:25
-
عاشششششششششششقتم مامان .........
شنبه 22 بهمن 1390 09:15
بنام خدا تاج از فرق فلک برداشتن جاودان آن تاج بر سر داشتن ... در بهش آرزو ره یافتن ... هر نفس شهدی به ساغر داشتن تا ابد درا وج قدرت زیستن ملک هستی را مسخر داشتن بر تو ارزانی .. که ما را خوشتر است ... لذت یک لحظه مادر داشتن .... دلم برات تنگ شدههههههههههههههههههههههههههههههه مادر................................
-
آدمای مسخره ....
شنبه 22 بهمن 1390 09:13
بسم الله آدمای مسخره کسایی ان که بی هیچ فکری کاری رو انجام میدن ... آدمای مسخره کسی ان که بی هیچ فکری کاری رو که باید انجام نمیدن آدمای مسخره.... کسایی ان که فقط غر میزنن و حتی برای غر زدنشون دلیلم ندارن آدمای مسخره.... کسایی ان که تنوع طلبن و به مرور زمان به طور افتضاحی عوض میشن و فقط به فکر منافع خودشونن آدمای...
-
بی تو پاییزم...
جمعه 21 بهمن 1390 11:16
(بنام خدا...) دلتنگم خدای خوبم...دلتنگ اونروزا... دلتنگ خنده های از ته دل مامانم...دلتنگ دردودلای مادرو دختری و صدای زیباش...دلتنگ نصیحتاش...حتی دلتنگ دسپختش... خدای خوبم دیگه اشک تو چشام خشکیده...بغض داره خفم میکنه...پناه دل خستم نیست و بازم تموم خونه سرده... اونقدر که از سرما و زمستون نبودنش می لرزم...می...
-
خدا نجاتم داد...!!!
دوشنبه 17 بهمن 1390 23:39
بسم الله الرحمن الرحیم سلام دیروز که یکی از دوستام اومده بود خونمون یه سری عکس برام بلوتوث کرد ... که کلی من و خانم دوست و مامانمو ... خندوند ... البته خنده های اونا زود تموم شد ولی من ... دیدنش نزدیک بود از خنده بکشتم !!! نمیدونم چرا انقدر خندیدم !؟؟؟ کم کم مامانمم داشت نگران میشد !!! در هر صورت خدا نجاتم داد ...
-
چه جوری بپوشم؟
یکشنبه 2 بهمن 1390 01:27
بسم الله الرحمن الرحیم سلام چند روز پیش توی بازار یه سری روسری و شال دیدم که عاشقشون شدم ترکیب رنگا و خطایی کج و وجشون دیوونم کرد ... 10 تا روسری و 3 تا شال برا خودم و 4 تام روسری برا مامان جونم خریدم و پاک عابرمو خالی کردم !!! حالا موندم این همه روسری رو چه جوری زیر چادر جفت و جور کنم که از سرم نیفته ... جالب اینجاست...
-
از کجا شروع کنم ؟؟؟؟
جمعه 30 دی 1390 11:20
به نام خدا سلام فکر کنم 2 سال پیش که عمو اینا , مهمونمون بودن , البته عمو کوچیکمو میگم ! آخه من 4 تا عمو دارم که جدیدا خیلی می بینمشون !! مخصوصا این عمو کوچیکه ... قبلنا خیلی خونشون می رفتم مخصوصا بعد دانشگاه, چون خونشون نزدیک بودو به پیشنهاد زن عموجانم می رفتم تا به پسر عموهام تو درساشون کمک کنم و... تا اومدن زن عموم...
-
خودخواهی ادمی
پنجشنبه 22 دی 1390 17:05
به نام خداوند بخشنده ی مهربان گاهی مواقع میگم : چرا ؟؟؟ اصلا چرا اینجام ؟ بودن توی این دنیا چه ارزشی داره ؟ نهایتش جامون جاییه که خیلیا بهش رسیدن .... ولی جدا ازین حرفا , برا بودن و زندگی کردن سر و دست می شکنمو اصلا ... به هیچ وجه دوست ندارم و نمی خوام , بمیرم ... چرا با وجود اینکه تو کالبد جسمی خودمم و روح خودمو...
-
حرف اول و آخر و کی میزنه؟؟؟!
یکشنبه 20 آذر 1390 23:29
(بسم الله الرحمن الرحیم)_سلام، تبریک ب اتأخیرخیلی زیاد به مناسبت روز دانشجو! اصلأ یادم نبود! آخه 1 جورایی روز دانشجو میون عزاداری های محرم گم شد! هر چند خیلی چیز مهمی نبود مخصوصا برا دانشجویان عزیز!!! در عوض شروع جانگداز امتحاناتو تسلیت میگم ، و از پیشگاه خداوند متعال برای هممون صبرمیخوام! و البته 1 نمره آبرومندانه!تا...
-
هیچ کسی عاشق نمیشه اگه احساس نباشه...
جمعه 18 آذر 1390 15:43
بسمه تعالی __ از زبان یه دختر ۳ ساله : "بخواب ای مسافر خسته ی صحرا بابایی لالا لالا لالایی/ روی دامنم بخواب تاصبج فردا بابایی لالا لالا لالایی"/ چشاتو ببند می خوام غصه ی دردم و بگم../ بخدا درد و دله فکر نکنی شکایته، بخدا حکایته.../ تو خودت گفتی رضای حق برام رضایته، کارمون هدایته.../ هیچ کسی عاشق نمیشه اگه احساس نباشه...
-
یا امام رضا
شنبه 16 مهر 1390 07:07
بسمه تعالی آفتاب مهربانی ، سایه ی تو بر سرمن ای که در پای تو پیچید ساقه ی نیلوفر من با تو تنها با تو هستم ، ای پناه خستگی ها در هوایت دل گسستم از همه دلبستگی ها ... ای بهار باور من ... ای بهشت دیگر من چون بنفشه بی تو بی تابم ، برسر زانو سرمن برگ پاییزم بی تو می ریزم ... نو بهارم کن ... نوبهارم ......
-
رو ستاره پا می زاری ...
جمعه 21 مرداد 1390 05:59
بسم الله الرحمن الرحیم ... مثه شب پر از ستاره مثه مهتاب پرخوابی ... مثه پروانه لطیفی رنگ آسمون آبی چشاتو که هم میزاری آسمون دلش می گیره ماه میره تو هاله ی غم خنده رو لبش می میره ... تا میای تو خلوت من رو ستاره پا می زاری میری و یه دریا گریه توی چشمام جا میزاری ... تو رو خوندن تو ترانه تو رو تا همیشه داشتن ... آرزوی...
-
من صبورم اما ...
سهشنبه 11 مرداد 1390 17:34
به نام خدا من صبورم اما ... به خدا دست خودم نیست اگر می رنجم... یا اگر شادی زیبای تو را به غم غربت چشمان خودم می بندم... من صبورم اما... چقدر با همه ی عاشقیم محزونم... و به یاد همه ی خاطره های گل سرخ مثل یک شبنم افتاده ز غم مغمومم... من صبورم اما... بی دلیل از قفس کهنه ی شب می ترسم... بی دلیل از همه ی تیرگی تلخ...
-
عشق بی حادثه نیست...
پنجشنبه 6 مرداد 1390 18:44
بسم الله الرحمن الرحیم ... کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ کار ما شاید این است که در افسون گل سرخ شناور باشیم ... سلام ... خیلی وقت بود آپ نکرده بودم ... یعنی می خواستم بکنم ولی فرصت نمی شد ... البته هفته ی قبل اومدم نت ولی خب نشد !!! اما... بالاخره این طلسم شکسته شد و ... این هفته خیلی هفته ی عجیبی بود یعنی با همه ی...
-
خدا ... تنها کسی که مرا به تو نزدیک می کند ...
یکشنبه 5 تیر 1390 18:34
به نام خدا... روی آن شیشه ی تبدار تو را ها کردم ... اسم زیبای تو را درنفسم جا کردم شیشه بدجور دلش ابری و بارانی شد شیشه را یک شبه تبدیل به دریا کردم ... با سر انگشت کشیدم به دلش عکس تو را عکس زیبای تو را سیر تماشا کردم ... همیشه در امتداد تاریکی خاطرم جمع است که امیدی چون او را دارم ... حتی زمانی که تو نیستی ، او...
-
تنها نرو این راه رفتن نیست
چهارشنبه 11 خرداد 1390 20:22
به نام خدای دوستی ها... تنها نرو این راه رفتن نیست تنها نرو تنها نمی تونی ... میری که با فکر تو تنها شم میری که همدرد خودم باشم تو آخر راه و نمی دونی تنها نرو تنها نمی تونی ... سلام ... حال و احوالتون چه جوره ؟ خوب و خوش و سلامتین انشالله...؟؟؟ خوب خدا رو شکر ... امروز اولین روزیه که دارم تو این وب می نویسم . فکرای...