عید و تولد ...!!

بسم الله الرحمن الرحیم

زمن هر انکه او دور، چو دل به سینه نزدیک

زمن هر انکه نزدیک، از او جدا جدا من ...

نه چشم دل به سویی ،  نه باده در سبویی

که تر کنم گلویی ، به یار اشنا من

ستاره ها نهفته در اسمان ابری ...

دلم گرفته ای دوست ، هوای گریه با من ...

هوای گریه با من ... 

سلام ...امشب شب عیده ...این عید زیبا رو ، مبعث رسول خدا (ص) رو به همتون تبریک میگم و اینکه ایشالله همه روزتون عید باشه ... اعیاد که بشه همیشه یه حس عجیب و شیرین دارم ... انگاری همه چیز طعمش شیرین و خوشمزس ....  

البته امروز تولد منم هست که امسال مصادف با مبعث رسول خدا (ص) شده و شیرینی و لذتشو برام چند برابر کرده ... و عیدی وکادو رو هم از همه ی خونواده گرفتم .... حالا خدام باید بهم عیدی و کادو بده که بدجور منتظرم و دیگه طاقت ندارم و... تا نگیرمم ول کن و دست بردار نیستم ...

امشب شبیه که من اومدم رو زمین .... !!! 

امشب دقیقا بیستمین سالیه که من اهل اینجام ...!  تموم زندگی من توی این بیست سال تو همین چند بیت شعر از رهی معیری خلاصه شده ...  

انگاری تموم غمای دنیا و دلتنگی های این بیست سال امشبه هجوم آوردن و ...

خدایا شکرت بخاطر تموم داده ها و نداده هات ... توی این بیست سال ....  

دیگه به اندازه ی بچگیام شب تولدمو دوست ندارم ... ولی خب امسال افتاده به عید و ... خلاصه برام خوشرنگ تر و قشنگتر از همیشه شده ...

نمی دونم چرا امروز حس می کنم همه خوشحالن ..!البته راستی راستی خوشحالنا ... البته نه بخاطر تولد منی که بقول مامانیم بلای اسمونی ام ...ولی کاملا بی خطر ... بلکه چون عیده ..!

اما خب یه چیز و جدیدا کشف کردم اینکه آدم دوست داره تو روز تولدش ندید بدید بازی در بیاره و با همه شوخی کنه و فکرم می کنه امروز همه جنبشو دارن ..!!!

همشم منتظره ... تا شب نشده کادوهاش برسه از اسمون ...که نمیرسه!!!  

پ ن 1 : قراره روز تولد من تو اینا خلاصه بشه : خوندن کتاب ( مثلا ) + کشف راههایی برای فهموندن به همه که امروز تولدمه + داد و فریاد که بابا امروز تولد منه + دادن اس ام اس به دوستان که بابا یادت نره دو روز مونه به آخر بهار و ...+ منتظر کادو بودن از دوستان ...+ چک کردن لحظه به لحظه ی گوشی + کمی فکر کردن که تو این بیست سال چی کار کردم ؟؟؟!+منتظر یه اتفاق خوب ... + استرس امتحان روز بعد که هیچی بلد نیستی ازش ..

پ ن 2 : گاهی دلت را میزنند و گاهی ، می زنی دلش را ... همین دلزدگی ... همین ، جزو گاهی دوم بودن است که درد دارد ......

پ ن 3 : اینم لینک دانلود ۲ تا آهنگ  ....  پیشنهاد می کنم حتما دانلود کنید ... مخصوصا دومی رو !!

ای وای قلبم ...                رو ستاره پا میذاری ...     

 پ ن 4 : امشب دارم به روز و شبایی فکر می کنم ، که چقدر خوشبخت بودم ... نه که الان نباشم ... شکرت خدا ... ولی خودتم ...

 می دونی که قبلنا خوشبخت تر و خوشحال تر ازین بودم .......

مثه روز تولد 6 سالگیم ... 

 

 روز تولد 6 سالگی + اساس کشی + استراحت بعدش

+

نازی ...!!!!!!

 اساس کشی و کار کشیدن ازم و خستگی بعد کار ...

بدون جشن ... بدون کیک ....... فقط حضور ... کنار هم بودن .... خنده های از ته تهه  دل ............ 

 خدای خوبم ...... بابت این بیست سال ...شرمنده تم ...... و شکرت ...