چه در دل من ...

نمی دونم از کدوم ستاره می بینی منو .... الهم عجل لولیک الفرج .....

چه در دل من ...

نمی دونم از کدوم ستاره می بینی منو .... الهم عجل لولیک الفرج .....

خدایا کمکم کن...

*بنام خدا* خستم ... خیلی خسته...به پای کفر نذار خدا، بهم حق بده گلایه کنم و دوست داشته باشم بمیرم...خدایا بغض دارم ولی نمیخوام بشکنمش...حالم از گریه بهم میخوره...انگاری همه ی دنیا دست به دست هم دادن تا اذیتم کنن تا از دنیا سیرم کنن...دوستای بی معرفتی بهم دادی خدا...یواشکی براشون جشن تولد می گرفتم...کیک می پختم...ساعت ها وقت میذاشتم براشون تابلو میکشیدم...فکرمیکردم دوستی هست...ولی نبود...همه یادشون رفت...دلم آغوش و نوازش مامان و میخواد ولی نمیتونه...دلم میخواد از ته دل بخنده ...نمیتونه...بابا گفت دانشگاه هست،سرگرمی...فقط کلاسای رشته ی ما رو انداختن خارج ازشهر...به استادا گفتم نمیتونم بیام...گفتن:به ما چه؟؟ باید بیای... حالم از دانشگاه بهم میخره...از کجا معلوم وقتی آخرشب اومدم خونه مامانم...؟خدایا یه روز آروم و بی دغدغه ازت میخوام بدون هیچ رنجی...یه خنده از ته دل...یه کسی که گوش بده ... خسته نشه...مثه مامانم باشه...خدایا بهم حق بده از دنیایی که برام ساختی و برا خودم ساختم بدم بیاد...خدایا..فقط تو میفهمی چی میگم..می بینی چی می کشم...خدایا ...خستم...خیلی خسته... کمکم کن...خواهش می کنم... آمین...
نظرات 8 + ارسال نظر
سمیه جمعه 12 اسفند 1390 ساعت 03:09 ب.ظ http://eshghehamishegieman.blogsky.com

سلام
نازی؟


جونم...

سمیه جمعه 12 اسفند 1390 ساعت 03:12 ب.ظ

دوستی در حد حرفه خیلی کمه
خدا بزرگه...
فقط به اون توکل کن...

باشه...
خیلی خوبه که هستی آجی...

فرید فتح نیا جمعه 12 اسفند 1390 ساعت 04:26 ب.ظ http://beyond-the-life.blogsky.com

سلام...
از وبلاگت خوشم اومد. زیبا مینویسی یعنی حالات درونیتو خیلی خوب رو کاغذ میاری
در مورد این پستتم باید بگم که خیلی ها این احساسو دارن از جمله خود من که خدارو شکر الان کمتر شده ولی یه جورایی همین پریشونی افکار دلیلی میشه واسه خوشحالی بعدنمون!!! فقط به خدا توکل کن ...
بازم بت سر میزنم.
من و دوستمم یه وبلاگ تازه درس کردیم.خوشحال میشم اولین نفره خارجی باشی که میای!!!!
موفق باشی...

سلام
مرسی...
درسته با نوشتن و زدن حرفام با خدا خالی شدم و الان حس بهتری دارم!البته فقط یه ذره...
فکرکنم بیشتر از بی معرفتیه بود!
حتمأ میام ...
همچنین

فرید جمعه 12 اسفند 1390 ساعت 06:50 ب.ظ

شما هم لینکیده شدی!!

مرسی

دوست شنبه 13 اسفند 1390 ساعت 07:28 ب.ظ http://www.zanjiran63.blogfa.com

سلام بزرگوار
ممنون از حضورتون
واما شماره ای که نوشتم پیامک مسجد جمکرانه
التماس دعا

سلام
خواهش میکنم‎
آهان...پس اینطور
یاعلی

محمد شنبه 13 اسفند 1390 ساعت 11:38 ب.ظ http://mohamad-asa.blogsky.com

سلام

به به چه عجب افتخار دادین اومدین بعد از سالها؟؟؟؟؟؟؟؟
مرسی عزیزم، امروز تموم شد

سلام

خیلی خوشحال شدم ... به ما شیرینی نمیدی ...
امیدوارم همیشه موفق و شاد باشی ...

:.:.:../| ---.--- یکشنبه 14 اسفند 1390 ساعت 12:36 ق.ظ http://mahshurekhoban.blogsky.com

سلام...
اگه منم بگم تا حالا این حالتا بهم دست نداده دروغ گفتم...بعضی وقتا ما آدما دچار سر ریز میشیم....ناراحت خودت نکن...میگذره....دنیا پره از دوستای بی معرفت..دنیای بدیه قبول دارم..هرکی بفکر خودشه....ولی همینه که هست...بی خیالش باش....بعدم برای کسی وقت بزار..کیک بپز..کادو بگیر....که میدونی این کارا -حالا نه دقیقا همین کارا،منظور اینه که جبران میکنه-رو برات انجام میده.....اگه هم اشتباه در موردش فکر کردی...ناراحت شو...ولی ازش بگذر(خودتو خیلی درگیر ناراحتیش نکن)...در عوض با اون یا هرکس دیگه ای طوری رفتار کن که باهات اونطور رفتار میکنن....تا دیگه غصه دار رفتارشون نباشی....(بالاخره توی این همه آدم،آدم خوبم پیدا میشه...)

در مورد دانشگاهم زیاد سخت نگیر...در مورد مادرتم گفتم توکلت به خدا باشه....همین

سلام
آره ... ولی وقتی باهاشون عین خودشون رفتار کنی ... میگن چی شده ..؟ بی معرفت شدی ...عوض شدی ...
نمی فهمن مشکل داری و ...
بعد میگن تو فقط آه و ناله هاتو واسه ما میاری ...
خب منم باید تو خودم بریزم ... چون دوستی فقط حرفه ... مشکل من .. فقط مال منه ..این معنیه دوستیه ......همین
ممنون از حضورتون

ستاره یکشنبه 14 اسفند 1390 ساعت 07:41 ب.ظ

سلام
خیلی حسه بدیه انگاری دنیا باهات لج کرده !

سلام
آره آجی همین حس و دارم ....
راستی آجی آدرستو ننوشتی ...؟؟؟؟
حذف کردی وبتو ...؟
همین موقع که من اومدم ..؟؟؟
چی شد ..چرا ؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد