(بنام خدا...)
دلتنگم خدای خوبم...دلتنگ اونروزا... دلتنگ خنده های از ته دل مامانم...دلتنگ دردودلای مادرو دختری و صدای زیباش...دلتنگ نصیحتاش...حتی دلتنگ دسپختش... خدای خوبم دیگه اشک تو چشام خشکیده...بغض داره خفم میکنه...پناه دل خستم نیست و بازم تموم خونه سرده... اونقدر که از سرما و زمستون نبودنش می لرزم...می ترسم...خدایا جاش خالیه و باز معلوم نیست کی برگرده...خدایا جای مامانم خوابیدم و عطرش و حس میکنم...بدون اون من دیوونه میشم خدا...میمیرم...ازتنهایی...قربونت برم که شبا از سردرد نمیتونستی بخوابی و به من چیزی نمیگفتی...درد میکشیدی وباز میخندیدی...دلم میخواد ببوسیم باز ببوسمت...من که هرشب می بوسمت...روت و میپوشونم...وقتی خوابی... یه دل سیرتاصبح نگات میکنم و شکرخدا رو که هنوز دارمت...من از دنیا فقط تو رو میخوام و آغوش گرمت ... کمکش کن خدا...بهش توان بده تا زود برگرده...مامانم زود خوب شو...بخاطر من..تا تنها نشم...چقدر خونه سوت و کوره...راستی شادی خونمون چی شد؟صدای خنده هامون چی شد؟ چقدر پر از دردم...مامان دارم از غصه درد میکشم...انگاری تموم غصه های دنیا چنگ انداخته رو دلم و میخواد تیکه تیکه اش کنه...کاشکی بدونی بدون تو حتی یه لحظه..چقدر سخته زندگی ..نفس کشیدن...حتی شبام با تو سپیده سپیده مادرم...امید و تکیه گاهم...سنگ صبورم...رویای من...آرزوی من...مادر من... خدایا مواظب مامانم باش...من منتظرم...اینبارم منتظرم تا باز زوده زود برش گردونی خونه...خدای خوبم منتظرم...
بی تو، دلم پر درده.../پاییز قلبم ساکت و سرده.../ای که به شب هام صبح سپیدی../بی تو کویری بی شامم/ای که به رنجام رنگ امیدی/بی تو اسیری در دامم../با تو به هر غم سنگ صبورم/بی تو شکسته تاج غرورم../با تو یه چشمه،چشمه ی روشن/بی تو یه جادم که سوت و کورم...چشمه ی اشکم بی تو سرابه/خونه ی عشقم بی تو خراب/شادیه بی تو مثله حبابه../سایه ی آهه نقش بر آب...